فدای غربتِ نگاهت ای حسن جانم
در قلب عالَم سوز و آهت ای حسن جانم
کاشانه ات شد قتلگاهت ای حسن جانم
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...
ای تا ابد از داغ تو ارض و سما محزون
اندازه درد تو از حَدّ خِرَد اَفزون
در طشت دیده خواهر تو لخته های خون
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...
شد تیر باران پیکرت از کینه اعدا
اما خودت گفتی امان از روز عاشورا
وَز آن تَنِ خونین به روی خاکِ آن صحرا
ناله زند زهرا،صد آه و واویلا...
- چهارشنبه
- 13
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:11
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه