نوحه خوان شد زمین و زمان با سوز سینه
در غمِ کربلاییِ هجرانِ سکینه
رفته پیش پدر با اشکِ دیده
بینَد او را وَلیکَن سَربُریده
آه و واویلتا آه و واویلا...
بعدِ عُمری شود زائرِ آن پاره پیکر
آن امامی که شد تشنه لب بُریده حَنجر
آنکه خورشیدِ روی نیزه ها شد
بر رضای خدا جانش فدا شد
آه و واویلتا آه و واویلا...
نور چشم حسین سائلانَت را دعا کن
قلب ما را خودَت راهیِ کرببلا کن
تا شَویم ناصرِ عترت و قرآن
در مسیر حسین آخر دهیم جان
آه و واویلتا آه و واویلا...
- پنج شنبه
- 14
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 9:58
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه