بذار برم عمه آهم پر از دوده
عمو برای من مثل بابا بوده
بذار برم عمه عمو شده تنها
لبش ترک خورده از شدت گرما
عمو حسین جانم عمو حسین جانم
نمی دونم عمه خوابم یا بیدارم
عمو رو خاک باشه،طاقت نمیارم
بذار برم عمه،عمو زمین خورده
سنان،سنانش رو به سینه اش برده
عمو حسین جانم عمو حسین جانم
عمو شده همچون بسمل پر کنده
مگه نمی بینی حرمله می خنده
بذار برم عمه به جانب گودال
به زیر مرکبها تنش شده پامال
عمو حسین جانم عمو حسین جانم
*******
شائق
اللهم عجل لولیک الفرج
- جمعه
- 15
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 13:8
- نوشته شده توسط
- هاشمی
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه