◾توسل به حضرت امالبنین(س)
◾در محرم
حضرت امالبنین وا کن گره از کار من
بشنو بانو از لب خسکیده این اذکار من
کاش میشد موسم وصل من و دیدار من
در میان علقمه بین دیدهی بیدار من
گرم گشته با ابوالفضلت همه بازار من
تا غلام درگه عباس مهطلعت شدم
درنجفازدستحیدرصاحبخلعتشدم
دست من در دست حق تا لایق بیعت شدم
بعد از آن بوده که ناگه وارد هیئت شدم
هرگلی درهرگلستان گشته دیگر خار من
تشنهام من تشنه جام ولای مرتضی
مس جانم با ابوالفضل تو گشته کیمیا
درعراق و سوریه لبنان یمن یا هرکجا
من همانجایم همانجایم همان جا از ولا
آنقدر هوهو کنم تا نخل گردد دار من
قسمتم کن تا شراب عشق جام خود شوم
قسمتم کن تا که شمع جمع شام خود شوم
قسمتم کن با رخ گلگون به نام خود شوم
قسمتم کن تا که سرباز امام خود شوم
میشود روشن به رویش دیدهگان تار من
- یکشنبه
- 17
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 12:22
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه