دلم افتاده یاد داغ سجاد
که گشته او اسیر ظلم و بیداد
زده آتش دل من
تمام حاصل من
مصیبت وا مصیبت۲
به درد شیعیان مولی دوایی
دعا بنما که تو روح دعایی
کسی جز تو ندارم
غمین و دلفگارم
مصیبت وا مصیبت۲
بیا امشب نگاهی بر دلم کن
به دست خود تو حل مشکلم کن
نگه بر جمع ما کن
تو درد ما دوا کن
مصیبت وا مصیبت۲
خدایا غم شد امشب شامل من
بسوزد زین الم ها حاصل من
غمی دارم به سینه
ز گل های مدینه
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی قتلگاه و رأس گلگون
بدن های عزیزان غرقه در خون
به مقتل دیدی اکبر
تن پر خون اصغر
مصیبت وا مصیبت۲
به جانت می رسد عطر گل یاس
به روی خاک دیدی دست عباس
امید خیمه ها بود
دو دستانش جدا بود
مصیبت وا مصیبت۲
تو دیدی کربلا و کوفه و شام
که دشمن زد ز کین سنگ از لب بام
رسید جان تو بر لب
ز سوز و درد زینب
مصیبت وا مصیبت۲
یزید را دیدی و بزم شرابش
تو دیدی زینب و قلب کبابش
که می زد چوب خزران
لب قاری قرآن
مصیبت وا مصیبت۲
- پنج شنبه
- 21
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 12:9
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه