بند اول
دخترت چش به راه مونده... بیا امشب
براش دیگه توون نموده بیا امشب
قلبشو طعنه ها شکونده بیا امشب بیا امشب
توکه قول داده بودی
که پیشت بازَم میام
تا بشینم رو پاهات
نگو که من نمیام
اینجا پر از سرابه
حال دلم خرابه
از غربت و غریبی
عمم خیلی بی تابه
بند دوم
بی من از این خرابه امشب ...نرو بابا
میسوزم توی داغت از تب ...نرو بابا
جون من جون عمه زینب.. نرو بابا...نروبابا
کنج خرابه امشب
روشن شده به نورت
چقد صفا گرفته
ویرونه با حضورت
آخ رنگ و روت پریده
کی رَأسِتو بریده؟
کی مثل گرگ زخمی
پنجه تو موهات کشیده؟
(پنجه تویِ موت کشیده)
(بابا شکسته بازوم
هم گوشه یِ دو ابروم
از درد نمیتونم... آی
واستم به روی دوزانوم)
بند سوم
خسته ی راهِ سختِ جاده َم...بابا جونم
خیلی زحمت به عمه دادم... بابا جونم
بس رسید تو بلا به دادم ...بابا جونم،باباجونم
یه مش نامردِ بی دین
با اون دستای سنگین
زَدند و من میگفتم
الهی خیر نبینین
قلبم واست کبابه
غم هام چه بی حسابه
کشته منو غریبیت
کی گفته که دردم آبه؟
تصنیف سرا: #هاتف_نیک_پور
شاعر: #منصوره_محمدی_مزینان
- جمعه
- 22
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 18:3
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
منصوره محمدی مزینان
ارسال دیدگاه