زینب که آکه است خدا ازمقام او
فرض است برتمامی ما احترام او
زین اب است وزینت عرش برین بود
او راستوده درهه جا ذوالکرام او
نامش همیشه سبز بوددر بهشت عشق
جاوید مانده است چو مشی ومرام او
وقتی که او به گلشن سجاده می رود
عطر عفیف شرم چکد ازسلام او
این است آن بانویی که به تصدیق صبرو عشق
پاینده است تا ابدیت دوام او
این است آفتاب فضیلت که گشته است
وصل وفراق جلوه ای از روز وشام او
.ایمان گرفته است از او شوکت وجلال
دین با صفا شده است زسعی تمام او
هرگز اثرزواقعه ی کربلا نبود
بعد ازحسین گرکه نبودی قیام او
جانم فدای خطبه ی آن بانویی شود
کآتش زده به خرمن دشمن کلام او
وقتی حدیث عشق به گوش همه رساند
سرمشق زندگانی ما شد پیام او
مدیون زینب است شکوه وجلال عشق
دین خدای زنده شداز اهتمام او
بعد از هزار سال صبا برمشام جان
آرد شمیم عشق ز دارالسلام او
هرجاکه بزم اُنس وعزاخانه ای بود
بوی حسین می چکد از عطر نام او
پروانه ی بهشت «وفایی»گرفته است
آن کس که بهره مند شد ازفیض عام او
- جمعه
- 22
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 19:29
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه