اقای ما رو از قفا با دشنه کشتن
اقای ما رو با لبای تشنه کشتن
با تیغ و نیزه جمسشو صد چاک کردن
اخر دهاتیها تنش رو خاک کردن
جای یه خنجر
رو حجنرش بود
جای هزاران زخم روی پیکرش بود
هم خواهرش بود
هم مادرش بود
چشم یه معلونی پی انگشترش بود
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
__________________________________
( روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد
قربان آن اقا که انگشتر ندارد
یک جای سالم در همه پیکر ندارد
جایی برای بوسهء مادر ندارد)
رو خاک صحرا
افتاده بی هوش
پیش چش زهرا لگد میزد به پهلوش
تا که رسیدش
خنجر به گردن
جن و ملک تو قتلگاه خون گریه کردن
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
__________________________________
لعنت به اونکه پیکرش رو پشت و رو کرد
توی رگای حنجرش خنجر فرو کرد
لعنت به اون خولی که دنبال سرش بود
با ساربانی که پی انگشترش بود
لعنت به اونکه
بی حربه میزد
با هر چی داشتش توی دستش ضربه میزد
لعنت به اونکه
با سنگ میزد
اونیکه داشت پیراهنش رو چنگ میزد
اه و واویلا
اه و واویلا
واویلتا واویلتا اه و واویلا
__________________________________
@amirhoseinolfat
1398/6/18
- یکشنبه
- 24
- شهریور
- 1398
- ساعت
- 11:3
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر حسین الفت
ارسال دیدگاه