• دوشنبه 3 دی 03

 امیر روشن ضمیر

زمینه شب پنجم محرم -(توی خیمه من مثل یک کبوتر بی بال و پرم)

649

توی خیمه من مثل یک کبوتر بی بال و پرم
عمه زینب رحمی کن به التماس چشمای ترم
افتاده عمو میون گودال
بین نیزه ها زده پر و بال
شمشیر و سَنان و خنجر و سنگ
داره می میره زبون من لال ...

    غرق خونه عمه بدنش
                      غارت میشه اعضای تنش ...

چی می بینم چه شلوغه عمو جونم دور و بر تو
تو این غوغا بوسه زده تیر و نیزه بر پیکر تو  ...
دست من شده شبیه زهرا
جون میدم دیگه پیش تو حالا
توی بغلت دارم می بینم
بابا حسنم رسیده اینجا ...

        تو آغوش تو خیس چشام
                        زندگی رو بی تو نمیخوام ...

  • یکشنبه
  • 24
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 1.73 MB
تعداد بازپخش 26
تاریخ بارگذاری یکشنبه 24 شهریور 1398 02:56

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران