• جمعه 2 آذر 03


زمینه شب ششم محرم -(بزرگت کردم اما نه به آسونی)

787
1

بزرگت کردم اما نه به آسونی
خودت حال دل مادر رو میدونی
حالا که باید اینجا تکیه گام باشی
داری میری و با مادر نمیمونی

داری میری ، پشت سرت عمو زمین خورده ، هوای خیمه هارو غم برده ، مادر پشت سرت کم آورده
هنوز زوده ، بپیچه توی میدون آوازَت ،گلم زره نمیشه اندازَت ، تنت نداره نیزه رو طاقت

عمو میگرده دور تو
نمیکنی دل از عمو
دامادیه تو شد برا
عموی پیرت آرزو

برا تو حجله میسازن
حالا با تیر و نی گلم
هلهله میکنن برات
میسوزه از غمت حرم

سپردمت دست خدا
ولی میسوزه این دلم
چه سخته دور شدن ازت
آخه منم یه مادرم


2

بعد اکبر حرم بی تابه ای مادر
آروم آروم برو این لحظه ی آخر
بسلامت برو اما نیا مثل
علی مقطع الاعضا و خون پیکر


زمین خوردی ، صدام نکن گلم اگه میشه، نبینم تو چشات آتیشه ، گلم رو میکنن از ریشه
نگو مادر، که سخته بشنوم آهت رو، ببینم جسم بی تابت رو ، یا اون لبای بى آبت رو

طاقت نمیاره حرم
صدای ناله ی تو رو
با آه و ناله در نیار
گلم اشکای عمه رو

ببخش گلم نمیشه که
بیام بگیرمت رو دست
خودم دیدم با ناله هات
دل عموی تو شکست

3

توی صحرا گل سرخم چه رعنا شد
وصله های تنش رو خاکا پیدا شد
به زیر دست و پا از بس لهش کردن
قد کشید قاسمم هم قد سقا شد

خودم دیدم ، با نیزه جابجات میکردن ، دیدم جدا جدات میکردن ، گلم مگه رهات میکردن
با خون تو ، بوی حسن گرفته این صحرا ، گمون کنم رسیده زهرا ، گلم آبت میده ایشالا


عمو میگرده رو زمین
دنبال وصله ی تنت
یدفعه دنبال سر و
یدفعه پی پیکرت

یه ور من و یه ور عمو
بهار ما شده خزون
چه سخته واسه ی حرم
یدفعه داغ دو جوون

  • جمعه
  • 29
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 17:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 3.02 MB
تعداد بازپخش 54
تاریخ بارگذاری جمعه 29 شهریور 1398 10:19

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران