• دوشنبه 3 دی 03


شب هفتم محرم شور -(از خیمه به خیمه)

1059
1

از خیمه به خیمه
دنبال یه قطره آبم مادر
میمیرم میسوزم
انقده نکش پاهاتو اصغر

میدونم مجبورى
اما دستو پا نزن اينجوری
دلخونم بیتابم
دیگه تو پاهام نمونده زوری

نفست مثه من ، تو گلو میمیره
بغض کنج حنجر تو داره جون میگیره
صدای تو رسید ، به گوش حرمله
جلو چشمای بابا داره کمون میگیره

به سر گودال ، از همین الان
نیزه داراشونو به صف کردن
همه با بغضی حنجرت رو با
دل بابای تو هدف کردن


2

آشوبه آشوبه
تو رو دست بابایی دادم میخندیدی
دریای بى آبم
بگو که رو دست بابایی چی میدیدی

شاید چشمای تو
دلخوشه نمیبینه حسینو رو نی ها
شاید هم از فرط
تشنگی میخوای بری راحت شی از دنیا

نمیبینی کسی ، پی مادرته
یا که با تازیونه دنبال خواهرته
وا نکن چشاتو ، که نبینی گلم
پشت نی ها مادرت به دنبال سرته

میخونم لالا ، تو نمیخوابی
روی نی راحت ، نیست سرت مادر
چشماتو بستی که نبینی تو
میبرن انگشتو با انگشتر 

3

چشمامو میبندم
نبینم رو نیزه تابت دادن
جرمت چی بود آخه
چرا با کمون جوابت دادن

قطر حنجر تو
چقده ، که با سه شعبه اومدن مادر
حجم صورت تو
نبود اندازه ی دستی که زدت اصغر

گریه میکنم و میزنم روی سر
حالا کی شبا برات قصه بگه مادر
واسه کشتن تو ، گل بی سر من
نیازی نبود آخه به این همه لشکر

تو سر نی من ، روی این خارا
خوبه بالایی ، ای گل رعنا
که به موهای تو نگیره این
شعله هایی که زده تو صحرا

  • جمعه
  • 29
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 18:1
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 2.26 MB
تعداد بازپخش 90
تاریخ بارگذاری جمعه 29 شهریور 1398 10:29

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران