• سه شنبه 15 آبان 03

 مجتبی صمدی شهاب

شعر زبانحال امام رضا(ع) -( غریب و بی وطنم من)

1914
0

 غریب و بی وطنم من
 با یه آه میشکنم من
 کسی نیست دور و بر من 
پسر من
 بیا از شهر مدینه
 سر بابا ت  رو زمینه
 نور چشمای ترمن
 پسر من 

بیا ای تازه جوونم بیا تا غریب نمونم

 روی خاک با لب چاک
 اسم تو رو زبون میارم
 زود بیا ای دلربا
 تا سر روی پاهات بزارم
 آه پا روی زمین می کشم 
شعله ء آتیشم 
ای عزیزم
آه  چشمام تیره شده پسرم
 خون شده جیگرم
 ای  عزیزم 




بیار از شهر پیغمبر
 کمی از تربت مادر
 تا بگیره حجره من
 بوی مادر
 کاش بیاد با تو به اینجا
 مادر غمدیده ما 
تا باهم یه بار ببینم
 روی مادر 

شبیه یه نخل بی برگ
 مثل اون میشه جوون مرگ

 پسرم بالا سرم 
روضه بخون به جای قرآن
 تو بگو از اون گلو 
منم میگم حسین حسین جان 

آه من هی دست و پا میزنم
 هی صدا میزنم یاد زینب 
آه تو هم وقت غسل و کفن 
روی سینه بزن یاد زینب

  • یکشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:11
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 918.61 KB
تعداد بازپخش 69
تاریخ بارگذاری یکشنبه 31 شهریور 1398 04:12

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران