دائم به غفلت از شما پرداختم شرمنده ام
خود را ز چشمانِ شما انداختم شرمنده ام
باید به پای عشق تو میرفت عمر من ولی
پای گناهان عمر خود را باختم شرمنده ام
جمعه ظهور منجی ام را خواستم فردای آن
سد ظهورِ منجی ام را ساختم شرمنده ام
تنها رفیقم بودی اما در میانِ رنج ها
بر هر کسی غیر از تو رو انداختم شرمنده ام
در روضه های جد تنهایت حسین ابن علی
گاهی تو را دیدم ولی نشناختم شرمنده ام
- دوشنبه
- 1
- مهر
- 1398
- ساعت
- 8:51
- نوشته شده توسط
- امیر روشن ضمیر
- شاعر:
-
محمد حسین ذاکری
ارسال دیدگاه