این سان كه چشم اهل دل از خون دل تر است
بهر عزاى حضرت موسى ابن جعفر است
خاك زمين شهر مدينه ز داغ او
چون آسمان سينه ما لاله پرور است
از ياد زهر و سينه سوزان آن امام
چشم مواليان حزينش ز خون تر است
پور امام صادق رهبر به مسلمين
نور دو چشم فاطمه و جان حيدر است
با آن كه بود قدرت او قدرت على
با آن كه علم و دانش او چون پيمبر است
اما صلاح و مصلحت روزگار بود
تسليم محض در بر خلاّق اكبر است
عمرش اگرچه گوشه زندان به سر رسيد
اما عنايتش به جهان سايه گستر است
او عاشق لقاى خدا بود و در جهان
زندان و قصر در نظر او برابر است
يك روز با صبورى و يك روز با جهاد
ترويج دين براى امامان مقدر است
زندان ز شأن و منزلتش هيچ كم نكرد
يك موى او ز جمله آفاق برتر است
ما ذره ايم در بر نور جمال او
او مهر آسمان بود و ذره پرور است
فردا كه هر كسى به شفيعى برد پناه
چشم تمام خلق به موسى بن جعفر است
«خسرو» چه غم ز كثرت عصيان ترا بود
او شافع گناه تو در روز محشر است
(محمّد خسرو نژاد)
- یکشنبه
- 9
- مهر
- 1391
- ساعت
- 7:22
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه