• جمعه 2 آذر 03

 رضا باقریان

شعر عبدالله بن حسن(ع) -( از نسل حیدرم، حسنی زاده ام عمو)

884

 از نسل حیدرم، حسنی زاده ام عمو 
از کوچکی به دست تو دلداده ام عمو 
با سن و سال کوچکم آماده ام عمو 
افتاده ای زمین و من افتاده ام عمو 

حالا زمان مردی و پیکارم آمده 
بابایم از مدینه به دیدارم آمده 

کشته شدن به راه تو باشد سعادتم 
چشم انتظار لحظه پاک شهادتم 
من هم مدافع حرمم، از ارادتم 
هوهوی ذوالفقار من اوج عبادتم 

ابن الحسن فدای جراحات پیکرت 
من مرده ام مگر که بیفتد ز تن سرت 

دیدم بریده شد نفسِ ربنایِ تو 
در زیر دست و پاست عمو دست و پای تو 
می آمد از اَواخرِ مقتل صدای تو 
از خیمه آمدم که بمیرم برای تو 

خوردم قسم به فاطمه، تا زنده ام عمو 
با سنّ کم برای تو رزمنده ام عمو 

هرطور شد دویدم و بی حال دیدمت 
در زیر چکمه ها چه بد اقبال دیدمت 
اصلاً تو را بدون پر و بال دیدمت 
وقتی رسیدم، در تهِ گودال دیدمت 

دیدم که شمر روی تنت راه می‌رود 
دارد نفس ز سینه ی تو آه، میرود 

دستم اگر شکسته، فدایِ سرِ شما 
این حنجرم فدای علی اصغرِ شما 
امروز که فتادم عمو در برِ شما 
شد زنده روضه های غمِ مادر شما 

از مادرت شکست اگر پهلو ای عمو 
از من بریده شد به رهت بازو ای عمو 

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 20:8
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران