• دوشنبه 3 دی 03

 علی اکبر لطیفیان

شعر امام حسین(ع) -(قرار بود دمادم به پات غم بخورم)

931
1

قرار بود دمادم به پات غم بخورم
هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم

مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند
بگو فراق ببینم، کنایه هم بخورم!؟

من عاشق تو شدم تا که آخر عمرى
شبیه زلف بهم خورده ات بهم بخورم

شراب داد به من روزگار, لب نزدم
ولى تو زهر بده، قول میدهم بخورم

چقدر نامه نوشتم که دوستت دارم
ولى قبول نکردى، چرا؟ قسم بخورم؟!

لب و دهان مرا طعم باده میگیرد
اگر کنار تو چایى تازه دم بخورم

قلم بدست گرفتى مرا کنار نزن
مرا قلم کن و نگذار تا قلم بخورم

اگر قبول کنى نذر کرده ام پس از این
ناهار غصه بنوشم، و شام غم بخورم

بیا و سهم مرا کم نکن ز رزق لبت
طبیب گفته نباید زیاد کم بخورم

حرم حرم نکنم پس بگو چکار کنم
شده ست طالع من حسرت حرم بخورم….

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران