پیوسته سوختم شررم را قبول کن
سیل سرشک و چشم ترم را قبول کن
یک اربعین برای تو هر شب گریستم
اشک شب و دل سحرم را قبول کن
گیسوی خود زخون جبین گردهام خضاب
منت گذار و زخم سرم را قبول کن
زوار قتلگاه تو بر گشته از سفر
آقا زیارت دگرم را قبول کن
تو یک محیط خونی و من یک محیط اشک،
این بحر اشک و این گهرم را قبول کن
چل روز بی تو رنج چهل سال دیدهام
رنج چهل شب سفرم را قبول کن
یک نیمه جان برای تو آوردم از سفر،
این نیمه جان مختصرم را قبول کن
بال و پرم زسنگ حوادث شکسته است
درهم شکسته بال و پرم را قبول کن
تا چوب بر لبان تو میخورد، سوختم
سوز کنار طشت زرم را قبول کن
«میثم» فقط به سوز شما سوخت و سرود:
داغ همــارۀ جگــرم را قبــول کـــن
- دوشنبه
- 22
- مهر
- 1398
- ساعت
- 17:32
- نوشته شده توسط
- علیرضا گودرزی
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه