• پنج شنبه 1 آذر 03

 مرتضی محمودپور

اربعین در راه کربلا

505

د?️اربعین در انتظار
?️رویت خورشید ولایت

موکب به موکب از پی‌ت آقا دویدم
بار فراقت را به شانه میکشیدم

درموکب شاه‌خراسان روضه‌خواندم
هرسونظر کردم ترا آنجا ندیدم

در موکب سقا دو جرعه آب خوردم
آنجا صدای لایی لایی میشنیدم

یک موکب استادم نماز شکر خواندم
بر سر در موکب خطی زیبا چو دیدم...

نام علی‌بن‌الحسین دارالشفا بود
من با همه امید آنجا تا رسیدم....

یاد شب شام غریبان گریه کردم
در آن زیارتگاه از خون لاله چیدم

هر دم نگاهم جانب رخسار ماهت
گر روسیاهم لیک من کوه امیدم

شب طی شده ای آخرین شمس ولایت
من چشم در راه همان صبح سپیدم

در بین ره صوتی حزین آمد بگوشم
میگفت ای سقا و سردار رشیدم....

از چه تو مشک آب بر دندان گرفتی
شد پاره مشک و گفته‌ای که ناامیدم

در روزمحشردستهایت دست‌زهراست
بعداز حسن داغ غمت را تا چشیدم....

آقا منم مهمان خاک کربلایت
در اربعین کربلا بنما شهیدم

داعش‌زنسل‌شمر وازنسل یزید است
هرکس تبری جوید از آن رو سپید است

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 23:59
  • نوشته شده توسط
  • م-مطلق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران