بند اول
سلام از جابر به تو ای شاه۲
نداری سر در بدن صد آه۲
کفن داری_نمیدانم
برایت چاک_گریبانم
مزارت شد_قبله ی جانم
حبیبی مولا_حسین جانم۲
منم آن اولین زائر
که شد در اربعین زائر
منم جابر منم جابر
به عرش روی زمین زائر
حبیبی مولا_حسین جانم
بند دوم
سلام از جابر به تو مظلوم۲
دلم از داغت شده مغموم۲
ببین حاله_خرابم را
دله از خون_کبابم را
سر تو از_پیکرت دور است
نمیدهی پس_جوابم را
نصیبم شد دل غمبار
سلام ای حضرت دلدار
منم جابر منم جابر
که آمدم با دو چشم تار
حبیبی مولا_حسین جانم
بند سوم
سلام از جابر به تو عطشان۲
به آن پیکر که شده عریان۲
کفن داری_نمیدانم
تو آوردی_به لب جانم
شنیدم که_از سم اسبان
شدی تو پاره_پاره جانانم
سرم روی مزار تو
دهم جان در کنار تو
منم جابر منم جابر
که شد قلبم بیقرار تو
حبیبی مولا_حسین جانم
- پنج شنبه
- 2
- آبان
- 1398
- ساعت
- 11:20
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه