بند اول
داره چشما میباره برات مثل بارون
یا حسن ای امام کریم و مهربون
میتابه هر روز آفتاب به روی مزارت
بمیرم که نداری حتی یک سایبون
زائرت از راه دورم
سلام امامِ صبورم
یقین دارم روز محشر،با تو محشورم
آقام امیر دنیاست
کریم آل طاهاست
شفیع ما تو عقباست
کرمت آقا۲
مثل خدامون یکتاست
ما قطره و اون دریاست
همیشه تو قلب ماست
حرمت آقا۲
ابامحمد،یاحسن ۳ ایها المجتبی
بند دوم
زده بر جونت آقا شرر زهر کینه
داری راحت میشی از کوچهٔ مدینه
میریزه از رو لبات خون و پاره جگر
نکنه این حالِت و خواهرت ببینه
ناله ی تو بی امونه
اشکای خواهر روونه
سخته ببینه هر نفس،رو لبت جونه
اگر غم من عظماست
روز غمت عاشوراست
اوج مصیبت اونجاست
آه و واویلا۲
قاتل من زن بی حیاست
قاتل تو اون نیزه هاست
سیلی و مشت بی هواست
آه و واویلا۲
آه و واویلا،واویلا ۳ آه و واویلا
۱۳۹۸/۷/۲۸
- پنج شنبه
- 2
- آبان
- 1398
- ساعت
- 13:24
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه