◾شهادت امام عسکری(ع)
این شرر که به جانم افتاده
از ستم زهر کین به من داده
گشتهام بهر رفتن آماده
گشته تشیع من چقدر ساده
کرده دشمن اگر که بدعهدی
بهر دیدار من بیا مهدی
دوختم چشم خود براهت آه...
تا ببینم جمال ماهت آه...
یوسفی عالمی به چاهت آه....
ای فدای تو و نگاهت آه....
تشنهام تشنه تاب میخواهم
من ز دستانت آب میخواهم
آخرین کوکب ولا مهدی
مروهای زمزمی صفا مهدی
وارث شاه کربلا مهدی
تو کجایی بیابیا مهدی
در رضای خدا رضا خواهم
عمر من طی شده ترا خواهم
تشنه لب یاد کربلا کردم
یادی از شاه سرجدا کردم
گریه بر راس از قفا کردم
از خدا من طلب ترا کردم
دست و پایم اگر که لرزیده
کن نظر بر لبان خشکیده
گر که بینی چنین پریشانم
ز دو دیده به خانه گریانم
همچو شمعی که رو به پایانم
یاد لبهای خشک عطشانم
با لب تشنه جد من کشتند
بدنش را به خاک آغشتند
- یکشنبه
- 12
- آبان
- 1398
- ساعت
- 15:43
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه