تو فاطمه اخت الرضایی
آیینه ی زهرا نمایی
ای نور چشمان پیمبر
ای تالی زهرای اطهر
ای دختر موسی بن جعفر
مولاتنا معصومه جانم(۳)
ای دخت بی مثل و قرینه
ماه درخشان مدینه
تو زینت عرش و زمینی
نور خداوند مبینی
بر شیعیان حبل المتینی
مولاتنا معصومه جانم
مزار تو باغ بهشتم
ولایت تودر سرشتم
جود و سخا زیبنده ی تو
عالم بود شرمنده ی تو
دین خدا پاینده ی تو
مولاتنا معصومه جانم
امشب همه عالم پر از غم
شیعه گرفته شور ماتم
از داغ تو شوری بپا شد
قم از غمت ماتم سرا شد
از سوز داغت کربلا شد
مولاتنا معصومه جانم
داغ تو سوزانده دل ما
آتش گرفته حاصل ما
ای نور چشم آل عصمت
در شهر قم کردی تو رحلت
رفتی ز دنیا سوی جنت
مولاتنا معصومه جانم
ای بر رضا یگانه خواهر
می سوختی بهر برادر
بهر رضا چون زینبی تو
هر لحظه در تاب و تبی تو
از هجر او جان برلبی تو
مولاتنا معصومه جانم
برادرت گردیده گریان
همراه شیعه در خراسان
از داغت ای لاله ی پرپر
برپا شده شورش محشر
زند رضا بر سینه و سر
مولاتنا معصومه جانم
ای بر رضا نور دو دیده
ای خواهر هجران کشیده
رنج سفر بر جان خریدی
از هجراوچها کشیدی
اما سرش بر نی ندیدی
مولاتنا معصومه جانم
از داغ تو در شور و شینم
به یاد زینب و حسینم
در کربلا غم دیده خواهر
دیده به نی سر برادر
پیکر او در خون شناور
مولاتنا معصومه جانم
گشتی تو تشییع جنازه
دوباره داغی گشته تازه
در کربلا از ظلم عدوان
پیکر سالار شهیدان
شد پایمال سم اسبان
مولاتنا معصومه جانم
ای گلبن باغ ولایت
جان همه عالم فدایت
آتش هجران زدزبانه
اشک از دو چشمت شد روانه
اما نخوردی تازیانه
مولاتنا معصومه جانم
- چهارشنبه
- 13
- آذر
- 1398
- ساعت
- 11:6
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه