• چهارشنبه ۱۳ فروردین ۰۴

 امیر حسین الفت

متن شعر زمزمه زبانحال امام حسن ع -(چشمای من از غصه شد دریا)

۱۷۴۷

چشمای من از غصه شد دریا
دیدم تو کوچه خصم بی پروا
سیلی زدش به مادرم زهرا

اه و واویلا ۲

با سیلی مادرم رو ازردش
داشت مادرم تو کوچه می مردش
پیش چشای من زمین خوردش

اه و واویلا ۲

دیدم نداره از خدا باکی
شد غربت بابای من حاکی
پاشو گذاشت رو چادر خاکی

اه و وایلا ۲  

هیچ کاری از دستم نیومد بر
دیدم که افتاده تو اون معبر
گوشوارهای خونیه مادر

اه و واویلا ۲

رو پنجهء پا ، پاشدم اما
روی سرم خراب شدش دنیا
شد ذکر من فریاد وا اما

اه و واویلا ۲
__________________________________

زبانحال شاعر از روضه امام حسن و کربلا
__________________________________

میون حجره دست و پا می زد
لب تشنه خواهر و صدا می زد
حرف از حسین و کربلا می زد

اه و واویلا ۲

بیچاره خواهرش پریشون بود
از درد و  غصه زار و گریون  بود
جلو چشاش یه تشت پر از خون بود

اه و واویلا ۲

این روضه ها خیلی نفس گیره
زینب داره از غصه میمیره
تابوت اقامون پر از تیره

اه و واویلا ۲

کیه تو عالم زیر دینش نیس
با اینکه تو غریبی عینش نیس
روزی مثه روز حسینش نیس

اه و واویلا ۲

روضه رسید به کربلا ای وای
الشمر و جالس علی ای وای
بریده شد سر از غفا ای وای

اه و واویلا ۲
__________________________________
@amirhoseinolfat

  • پنج شنبه
  • ۱۴
  • آذر
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۱۰:۴۷
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل ۱,۳۵ MB
تعداد بازپخش ۱۱۵
تاریخ بارگذاری پنج شنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۰۴:۰۸

محمد رضا صادقی

عالی

جمعه ۲۱ شهریور ۱۳۹۹ساعت : ۱۲:۲۰

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران