سبک 2 ـ ذکر / شور واحد ـ جدایی
مُردم از اين جدايي(۲)
رضای من کجایی(۳)
***
از دوریِ برادر، اشكم به رخ چكيده
در حسرت رضایم، شد قامتم خميده
بعد از وجودِ زینب، خواهر چو من که دیده؟
معصومه بی برادر، جانش به لب رسيده
***
ماندم میان این راه، دلدار و دلبرم كو؟
خواندم میان بستر، آن سایه ی سرم كو؟
ذکرم شده چو زینب، سالار و سرورم کو؟
شد لحظه های آخر، یارب برادرم كو؟
***
آنان که از تبارِ قومِ پلید و پستند
نزدیک قم رسیدم، بر ما کمین نشستند
با ظلم و جور و دشنام، راه مرا که بستند
با کشتنِ عزیزان، بال و پرم شكستند
***
تا من به قم رسیدم، غیر از وفا ندیدم
جز خوبی و محبت، غیر از صفا ندیدم
هرگز چو عمه زینب، بزمِ جفا ندیدم
بر روی نیزه رأسِ خونِ خدا ندیدم
- شنبه
- 23
- آذر
- 1398
- ساعت
- 17:47
- نوشته شده توسط
- حسن فطرس
- شاعر:
-
حسن ثابت جو
ارسال دیدگاه