از جنایت آن،خصمِ جانی و بد
پهلوی تو شکسته شده به ضربِ لگد
با تمامِ توان،او تو را میزد
پهلوی تو شکسته شده به ضربِ لگد
آه و واویلا...
ای امان از آن،ظلمِ تحمیلی
زده دستِ پلیدی به روی تو سیلی
چادرت خاکی،صورتت نیلی
زده دستِ پلیدی به روی تو سیلی
آه و واویلا...
دل ازین ماتم،میکشد فریاد
گوشواره ی تو بر روی زمین افتاد
زد به تو سیلی،حَسَنت جان داد
گوشواره ی تو بر روی زمین افتاد
آه و واویلا...
توجه : این نوحه چون حاوی روضه های جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها است،مثل همیشه خواهش و تأکیدم بر این است که حتما و حتما این مطلب در جایی اجرا شود که احساس میکنید حداقل اندکی از حقّ این روضه ها ادا میشود و اگر جز این شود #مسئولیت_شرعی آن به عهده ی اجرا کننده ی این نوحه می باشد،هر چند که هیچ وقت ما نمیتوانیم حتی حقّ قطره ای از اقیانوس بیکران این مصائب را ادا کنیم.
- سه شنبه
- 3
- دی
- 1398
- ساعت
- 11:40
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه