رسد ز سینه آه پشت آه دوباره غم رسیده از راه
دوباره مادرش بی تابه به خاطر کریم آل الله
بمیرم خدا کنه که من بمیرم ازین غم و محن
بمیرم برا امام حسن
غریب فاطمه
چقدر غریبه و بی یاره چقدر به سینه ماتم داره
غمش غم در و دیواره
(حسن نوشتم اسمتو رو سینه
حسن غریب دوم مدینه2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به زخم کهنه درمان آمد که بر لبم دگر جان آمد
به تربتم نویسید این را غم حسن به پایان آمد
غریبم تو خونۀ خودم غریبم امون ز زهر غم
غریبم شبیه مادرم
غریبم ای خدا
آخه به کی بگم دردامو یا که دلیل این اشکامو
چطور نهان کنم غم هامو
(حسن نوشتم اسمتو رو سینه
حسن غریب دوم مدینه2 )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کنار بسترم واویلا میمیره خواهرم واویلا
دوباره موقع جون دادن به یاد مادرم واویلا
زمین خورد میون کوچه ها زمین خورد زدش یه بی حیا
که افتاد به زیر دست و پا
غرور من شکست
یکی برا جسارت اومد یکی جلوی راهش شد سد
یکی به صورتش سیلی زد
(حسن نوشتم اسمتو رو سینه
حسن غریب دوم مدینه2 )
- چهارشنبه
- 4
- دی
- 1398
- ساعت
- 12:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مهدی مقیمی
ارسال دیدگاه