در بین این دنیا بین دشمنها
ای خدا من بی یار و حبیبم
درد دل خود را با چه کس گویم
من که در بیتِ خود هم غریبم
ای وایِ من از غریبی وای ازین غم نصیبی3
وای یابن الزهرا حسن جان4
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با زهر کین امشب اجر خود را من
نیمه های شب یارب گرفتم
شکر خدا گویم بعدِ عمری غم
حاجت خود را امشب گرفتم
وای خون شد آخر دل من همسرم قاتل من3
وای یابن الزهرا حسن جان4
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با یاد آن صحنه در تمام عمر
بر روی دامن اشکم چکیده
در بین آن کوچه همره مادر
آن چه دیدم من گردون ندیده
تا سیلی آن نازنین خورد مادر من زمین خورد3
وای یابن الزهرا حسن جان4
- چهارشنبه
- 4
- دی
- 1398
- ساعت
- 12:17
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مهدی مقیمی
ارسال دیدگاه