• شنبه 3 آذر 03


متن شعر در مدح و میلادیه حضرت زینب (س) -(تویی که قبلۀ جان خاک آستانۀ توست )

736

تویی که قبلۀ جان خاک آستانۀ توست 
عفاف، پرده نشین حریم خانۀ توست 
تو آن همای همایون عرش پروازی 
که اوج قلۀ اسرار آشیانه توست 
تو آن درخت برومند طور توحیدی 
که نغمه ساز انا الله هر جوانۀ توست 
تویی عقیلۀ عترت، تویی سلالۀ نور 
که نقد عصمت حق، گوهر خزانۀ توست 
تو زینبی، که خرد غرق لجه حیرت 
ز قدر و منزلت روح بیکرانۀ توست 
چنان به کوی وفا داد عاشقی دادی 
که نقل مجلس لا هوتیان فسانۀ توست 
تو شمع سوخته جانان آتشین نفسی 
شرار خرمن کفر و ستم زبانۀ توست 
چنان ز منطق شیوا به خصم طعنه زدی 
که سرشکسته ز آزار تازیانۀ توست 
یزید رفت و از او در جهان نماند اثر 
نه شام، بلکه بهر کشوری نشانۀ توست 
تو آن خطابه والا به نقل گفتی باز 
که داستان غم مادر یگانۀ توست 
هنوز چشم سماواتیان به دامن طف 
بسوی نافله و گریه شبانۀ توست 
نه داستان تو تنها حدیث عاشوراست 
که از کران ازل تا ابد زمانۀ توست 
پیام خون شهیدان عرصۀ تاریخ 
رسالتی است که تا حر زیب شانۀ توست 
طلوع کوکب رخشنده ات #مبارک باد 
که رشک مهر فلک نور جاودانۀ توست 
به نظره ای ز سر لطف «جذبه» را بنواز 
که کیمیای نظر خاک آستانۀ توست 

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران