بند اول
امشب شور سینه ی من محشره
معرکست پر از الله و اکبره
اعتصموا بلله یعنی پرچمی
که باید ملحق شد بهش حیدره
خدا واحد حیدر واحد
شمشیرش عدالتخواهه
قسیم الناره و جنت
حیدره ولی اللهه
میزنه از یسار و یمین و میپاشه همه ارتش دشمن از هم
ما رمیتَ رَمی الله علی دست حقه همین کافیه واسه عالم
بند دوم
هرکی بدستش کشته شد اسمشو
دنیا بخاطر میسپاره تا ابد
هرکی هم شونش باشه یا روبروش
ابوذره یا امر بن عَبدُوَد
توصیفش خود قرآنه
آرامش عقل و جانه
شاگرد کلاس عشقش
نسلیه که از سلمانه
جاهدوا فینا یعنی علی لحظه لحظش پر از شوق و شور جهاده
عشق حیدر به این مملکت عزتو غیرتو شور زهرایی داده
بند سوم
حیدر میگم بازوهام میگیره جون
از نبض من جون میگیره آسمون
میباله به عشق زهراییم زمین
میده من رو به آسمونا نشون
من شیعم و بی تکرارم
پر از غیرت عمارم
هر لحظه مطیع محض
امر حیدر کرارم
دائم العشقه و دائم الذکره و دائم البِرّو جود و جهاده
یاد این بچه های جهادی علی استواری و غیرت رو داده
بندچهارم
بعد از من مگه چی میمونه ازم
اصلا چه ارزشی داره این سرم
ارزش پیدا کردم از وقتی همه
فهمیدن من خاک پای حیدرم
آخر چی میمونه از ما
یه اسمی و شاید رسمی
نه میمونه یاری و نه
میمونه پس از ما خصمی
قیمت ما فقط به همین حسیه ، که داریم به علی و سلالش
ارزش ما فقط به همین اسمیه ، که میدیم هرچی داریم و واسش
بند پنجم
لازمه یوقتایی حیدر بشم
یعنی برای دینم سنگر بشم
یوقتایی باید مثل مادرم
اسیر میخ و دیوار و در بشم
این یعنی جهادی باشیم
اقشار زیادی باشیم
باید فکر این بحران
سخت اقتصادی باشیم
بچه های جهادی باید دم باشه ، رو لباشون یا حیدر
انقلابی ولایی رفیقای سرسخت باشن تا به آخر
بچه های جهادی باید شونشون ، زخم باشه مثل شونه ی حیدر
صاف و بی ادعا و سیاستمدار و پر از عاطفه مثل اشتر
خادم زینب
شور حماسی
شور
فاطمیه
حماسه 9دی
پیشنهاد ویژه
اجرا کربلایی مجتبی مهدیپور
- پنج شنبه
- 12
- دی
- 1398
- ساعت
- 10:8
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
خادم زینب
امیرحسین رضایی