بابا بنگر بعد تو بی صبروشکیبم
چون حیدر کرار در این شهر غریبم
من فاطمه هستم(۳)
بعد از تو شده ای پدرم خون دل زهرا
سوزانده شرار غم تو حاصل زهرا
من فاطمه هستم
بابا تو نبودی به سقیفه بنشستند
از حیدرو پیغمبرشان جمله گسستند
من فاطمه هستم
بعد از تو زدند آتش کین بردرخانه
میزد عدوزهرای تو بی جرم و بهانه
من فاطمه هستم
باباچه کند فاطمه از این همه بیداد
پشت در خانه گل تو از نفس افتاد
من فاطمه هستم
باباتونبودی گلم از شاخه جدا شد
محسن پسرم در ره دین تو فدا شد
من فاطمه هستم
پهلوی مرا پشت در خانه شکستند
دستان علی مونس و یار تو ببستند
من فاطمه هستم
زخم دل حیدر پدر از کینه نمک خورد
زهرای تو از دشمن رجاله کتکخورد
من فاطمه هستم
ابابا دل من خون شده از ظلم و ستمها
باشدز برای علی این گریه ی زهرا
من فاطمه هستم
- جمعه
- 13
- دی
- 1398
- ساعت
- 11:41
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه