تو همسر مولایی( تو مادر عباسی)۲
چون فاطمه ی زهرا(خوشبوچوگل یاسی)۲ همسر حیدر و ام البنینی
با فرزندان خود حامی دینی
یا حیدر یا حیدرآجرک الله(۲)
درخانه ی خیرالناس گفتی که کنیز هستی
در نزد گل احمد فردا تو عزیز هستی
با امیرالمومنین همنشینی
چون زهرابرشیعه حبل المتینی
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
ای نور دل حیدر ای همسر خیرالناس
در راه خدا دادی گلهایی چنان عباس
با گلهایت دین را یاری نمودی
اشک از دیدگانت جاری نمودی
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
ای نور دل حیدر قبرت به بقیع باشد
چون فاطمه ی اطهر قدرتو رفیع باشد
از قبر خاکیت غربتت معلوم
هستی چون فاطمه بانو تو مظلوم
یا حیدر یا حیدرآجرک الله
با یاد گل زهرا از غصه تو پژمردی
از داغ عزیزانت چه خون دلی خوردی
با داغ گلانت ام الشهیدی
فردا نزد زهرا تو روسپیدی
یا حیدر یا حیدرآجرک الله
با سوز دلت بانو ای مادر با تقوا
رفتی بسوی جنت راحت شدی ازغمها
مدینه در غمت ماتم سرا شد
از سوز داغ تو کرب و بلا شد
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
بشنیده ای از زینب افتاده علی بر خاک
ازروی فرس افتاد شدنقش زمین صدچاک
تا که شد باتن اکبر روبهرو
آمد بابایش با کنده ی زانو
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
بشنیده ای عباست سرلشکر آزاده
با دست جدا گشته درعلقمه جان داده
قامت حسین از داغ او خم شد
در کنار بدن صبر او کم شد
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
بشنیده ای عباست داده همه هستش را
در راه خدا داده چشم وسرودستش را
تا که عباست در علقمه افتاد
چشمپر خونش بر فاطمه افتاد
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
در کرب و بلا بانو گل های تو را چیدند
بر اشک حسین بانو ازکین همه خندیدند
از داغ عباست خون شدجگرش
در کنار بدن خم شد کمرش
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
بشنیدهای از زینب سوز غم آل الله
درکرب وبلای خون جان دادن ثارالله
بشنیدی حرمت او را دریدند
سر پاکش را از قفا بریدند
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
بشنیدهای از زینب شمر لعین از کینه
باچکمه ی خودنامرد بنشسته
روی سینه نانجیب از ستم خنجر کشیده
راس فرزند زهرا را بریده
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
بشنیدی عدو از کین آتش زده بر خیمه
درپیش روی زینب سررا زده بر نیزه
شنیدی یتیمان را ظالمانه
بعد از حسین زدند با تازیانه
یا حیدر یا حیدر آجرک الله
- پنج شنبه
- 10
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 10:37
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه