تو دخت حیدری کلثوم
عزیز مادری کلثوم
گلی از گلشن عصمت
به زینب خواهری کلثوم
واویلا آه و واویلا(۴)
گل حیدر گل زهرا
توهستی خواهر زینب
سپهر دین یزدان را
توبودی همچنان کوکب
واویلا آه و واویلا
الاای گلبن عترت
شدی راحت توازغمها
صفا بخش دل مولا
برفتی توسوی زهرا
واویلا آه و واویلا
صفای عالمینی تو
حسن رانورعینی تو
تودرکرب وبلای خون
به همراه حسینی تو
واویلا آه و واویلا
به همراه حسین بودی
تو دیدی کربلای خون
تو همچون خواهرت زینب
شدی از درد و غم محزون
واویلا آه و واویلا
تودیدی روز عاشورا
که غرق خون شده اکبر
میان خیل دشمن ها
که صد پاره شده پیکر
واویلا آه و واویلا
روی دست حسین دیدی
گلی را غرق خون پر پر
شده با تیرکین پاره
گلوی نازک اصغر
واویلا آه و واویلا
الاای روح با احساس
تو بودی دخت خیرالناس
بدیدی با دل خونین
شده نقش زمین عباس
واویلا آه و واویلا
بدیدی هر دو دست او
زجوروکین جدا گردید
تن و چشم و سر و دستش
براه دین فدا گردید
واویلا آه و واویلا
بدیدی از فرس افتاد
به روی خاک حسین تو
میان موج خون بی سر
تن صد چاک حسین تو
واویلا آه و واویلا
- چهارشنبه
- 30
- بهمن
- 1398
- ساعت
- 15:45
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه