باز هم رزقی کریمانه به عالم داده شد
باز هم الطافِ بی حدّی دمادم داده شد
باز شد بابی به رویِ بینوایانِ جهان
بابِ حاجت آمد و شورِ مسّلم داده شد
نهمین آئینه ی پاک و زلالِ اهلِ بیت
بر خلایق نهمین سردارِ خاتم داده شد
(چشمِ سلطانِ سریرِ ارتضا روشن شده)
(خانه ی هشتم ولّیِ شیعیان گلشن شده)
عقده ها را باز کن.. بابِ کرامات آمده
روحِ تقوا پیشه گان ،روحِ عبادات آمده
حضرت صدیّقه همراهِ علی و مصطفا..
از بهشتِ آرزوها بر ملاقات آمده
عشق هم تفسیر شد در نامِ زیبایِ جواد
شیعیانِ خسته دل! بابِ عنایات آمده
(مژده بر سلطانِ عالم.. کوثرِ دوّم رسید)
(تکیه گاهِ بی پناهان.. عزّتِ مردم رسید)
نامِ زببایش محّمد شد به اذنِ فاطمه
بینِ دین داران ،مؤیّد شد به اذنِ فاطمه
هاتفی گفتا :جوادی کارِ تو بخشیدن است
بر همین جمله مقّید شد به اذنِ فاطمه
آمد و قلبِ تمامیِ محّبین شاد شد
بابِ احسانی مجدّد شد به اذنِ فاطمه
(این امامِ محترم! شورِ مدام آورده است)
(بر گدایانِ شکسته دل ،سلام آورده است)
بعد ازین بر غصّه و اندوه ها پایان دهید
بعد ازین سر را به راهِ حضرت جانان دهید
بر غبارِ آستانش سر بسائید و سپس..
با همین افتادگی ها ،روح را سامان دهید
هرچه تبریک ست هرچه شادی است و شورِ عشق
این همه را جمع کرده محضرِ جانان دهید
(عیدیِ ما را کرامت می کند قطعاً رضا)
(هر گدا را پُر صلابت می کند قطعاً رضا)
- سه شنبه
- 6
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 17:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه