امشب این دل شور و شادی ساز کرد
راز و رمز عاشقی ابراز کرد
شهر مکه قبلهگاه راز کرد
نغمه های عشق را آغاز کرد
گویم امشب از عطای ایزدی
نوری ازانوارحی سرمدی
جبرئیل وحی حق داده نوید
نوربخش عالم امکان رسید
آمده در این جهان نور امید
از قدوم این پسر گردیده عید
شهر مکه نور باران گشته است
رحمت یزدان دوچندان گشته است
فاطمه بنت اسد با سوز و آه
می درخشد چهره اش چون قرص ماه
گفت یارب بر همه عالم پناه
یاریم فرما و کن بر من نگاه
عالم هستی سراسر ناز شد
ناگهان دیوار کعبه باز شد
با همه غیر از خدا بیگانه شد
محو روی جلوه ی جانانه شد
مرتضی آمد گل گلخانه شد
تا سه روز مهمان صاحب خانه شد
مصطفی در انتظار دیدنش
در بغل بگرفتن و بوسیدنش
تا نگاه مصطفی براوفتاد
او زمان صبر را از دست داد
روی دستش آیه ی قرآن بخواند
مصطفی لب بر لب حیدر نهاد
گفت ای شمع وجود عالمین
بر منی تا روز محشر نورعین
مظهر خلاق داور آمده
نور چشمان پیمبر آمده
همسر زهرای آمده
عاشقان ساقی کوثر آمده
هر دل عاشق شدامشب منجلی
ذکر هرلب گشته امشب یا علی
آمده خورشید عالم تاب دین
شیعیان را این پسر حبل المتین
نوربخش این جهان حق الیقین
جانشین و یار ختم المرسلین
مهر او از عالم بالاستی
بر تمام خلق علی مولاستی
در جهان شمس حقایق می رسد
عاشقان قرآن ناطق می رسد
بر پیمبر یار لایق می رسد
باب حاجات خلایق می رسد
این پسر باب النجات امت است
پای تا سر مهر و جود و رحمت است
دین پیغمبر بود پاینده اش
جود و ایثار و سخا شرمنده اش
حاتم طایی کمینه بنده اش
غم ز دلها میبرد گل خندهاش
گشتهام مهمان بارعام او
زنده گرداند دلم را نام او
عالم و آدم همه حیران تو
ریزه خوار سفره ی احسان تو
گشته ام از لطف حق مهمان تو
یا علی دست من و دامان تو
این سخن گویم به آوای جلی
دردها درمان شود با یا علی
روح بخش این جهانی یا علی
چون خدایت مهربانی یا علی
برهمه آرام جانی یا علی
نور چشم شیعیانی یاعلی
یاعلی جان ساقی کوثر تویی
دستگیر شیعه در محشر تویی
کوی تو قبله گه اهل ولاست
آن حریم پاک تو دارالشفاست
این دلم امشب در ایوان طلاست
آرزویم بوسه بر قبر شماست
عرضه می دارم به صد شوق و شعف
دعوتم کن یک شبی آیم نجف
از طفولیت گدای حیدرم
تا ابد من خاک پای حیدرم
شکرحق غرق ولای حیدرم
شامل لطف و عطای حیدرم
سیره مولاست ذره پروری
حیدریم حیدریم حیدری
بر مشام جان رسد بویت علی
جنت ورضوان من کویت علی
شاملم لطف خطاشویت علی
دستهای خالیم سویت علی
امشب از لطفت مرا دادی پناه
جان زهرایت نما بر من نگاه
ای مدال افتخارم یا علی
ای تمام اعتبارم یا علی
بر گلستان تو خارم یاعلی
کن نگه بر قلب زارم یا علی
فخر من باشد غلام حیدرم
ریزه خوار بارعام حیدرم
ایکه هستی محرم رازم علی
روح عرفان بال پروازم علی
در جهان من بر تو مینازم علی
با ولایت نغمه پردازم علی
من(رضا) هستم علی جان نوکرت
کن نگاهم جان زهرا همسرت
- سه شنبه
- 13
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 10:54
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه