ماه رجب عجب صفا دارد
نوری از شاه اولیاءدارد
مکه چه مسرور است
چون وادی طور است
زمقدم حیدر
در شادی و شور است
جانم حیدر جانم حیدر(۲)
دیده گریان بنت اسد آمد
کنار خانه ی احد آمد
گفتا الاه من ای تکیه گاه من
یارب در ین عالم توی پناه من
جانم حیدر جانم حیدر
ناگه ندای ادخلی آمد
مهمان کعبه با علی آمد
دیوار کعبه از لطف خدا وا شد
زمقدمش کعبه طور تجلا شد
جانم حیدر جانم حیدر
کعبه امشب چه منجلی گشته
محو رخساره ی علی گشته
بر مادر حیدر بنموده حق احسان
در خانه ی کعبه سه روز شده مهمان
جانم حیدر جانم حیدر
پیغمبر گشته بی قرار او
باشد احمد در انتظار او
برون ز بیت حق بنت اسد آمد
بداده فرزندش در بغل احمد
جانم حیدر جانم حیدر
بر پیغمبر عرض ارادت کرد
روی دستش قرآن تلاوت کرد
روشن همه عالم زنور سرمد شد
با نگهی حیدر جان محمد شد
جانم حیدر جانم حیدر
گاه میلاد تو همه شادیم
از رنج و غصه و غم آزادیم
یامرتضی امشب مهمان تو هستیم
شرمنده ی لطف و احسان تو هستیم
جانم حیدر جانم حیدر
عالم از عطر روی تو گلشن
چشم شیعه زمقدمت روشن
ای افتخار ما ای اعتبار ما
فدای تو مولا ایل و تبارما
جانم حیدر جانم حیدر
ما امری گشت سائل این در
ذکر لبهای ما بود حیدر
ما از محبانیم ریزه خور خوانیم
ز لطف خاص حق ما بر تو مهمانیم
جانم حیدر جانم حیدر
شکرلله حب ترا داریم
در سینه‌ها مهر تو را داریم
ای رهزن دلها آرامش جان ها
به اذن حق هستی حلال مشکلها
جانم حیدر جانم حیدر
هستیم از کودکی گدای تو
در دل داریم مهرو ولای تو
از همه بگسستیم دل به شما بستیم
خدا گواه ماست ما عاشقت هستیم
جانم حیدر جانم حیدر
ولایتت تمام دین ماست
مهر و حبت حصن حصین ماست
ای تکیه گاه ما پشت و پناه ما
امشب بود مولا بر تو نگاه ما
جانم حیدر جانم حیدر
- سه شنبه
- 13
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 11:4
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه