میباره اشکام
میلرزه پاهام
یکی کمک کنه بتونم پاشم از جام
قلبم گرفته
بغضم شکسته
حس میکنم یکی روی سینت نشسته
دست میگیرم به روی سرم
میسوزه پیش چشمام حرم
برام تداعی شده حسین
یکی گذاشت دست رو معجرم
ای وای حسینم ، ای وای حسینم ای وای حسینم وا حسینم واحسینم
2
وا شد دوباره
زخمای صحرا
پیش چشام افتاد سه سالت روی خارا
وا شد دوباره
زخمای گودال
دور و بر خیمه شده آشوب و جنجال
یکی داره میبره سرو
یکی به دنبال معجرو
یکی با کعب نی میزنه
یکی میکشه گوشواره رو
ای وای حسینم ، ای وای حسینم
ای وای حسینم وا حسینم وا حسینم
3
ای وای از این درد
ای وای ای وای از این غم
شکر خدا زینب داره میمیره کم کم
یک سال و نیمه
یک سال و نیمه
گریه برای ماتم تو زندگیمه
بیا بگیر دست خواهرو
برس بمن روز آخرو
نمیتونم پا بشم حسین
بیار تو باخودت مادرو
ای وای حسینم ، ای وای حسینم
ای وای حسینم وا حسینم وا حسینم
- چهارشنبه
- 14
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 9:55
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
خادم زینب
ارسال دیدگاه