کاظمین در عزا نشسته امشب
قلب شیعه ز غم شکسته امشب
کرده ظلم و کینه هارون ستمگر
شدشهید زهر کین موسی بن جعفر
وامصیبت وامصیبت وامصیبت(۲)
کنج زندان غم در تاب و در تب
ذکر لبهای او خلصنی یا رب
زدشرر بر جسم و جانش زهر کینه
کشته گشته آن امام بی قرینه
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
سندی شاهک از راه شرارت
برگل فاطمه کردهاهانت
خون دل گردیده قوت و هم غذایش
مرگ خودهر لحظه می خواست ازخدایش
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
زدشرر زهر کین بر جسم و جانش
کرد اثر از ستم تا استخوانش
آنکه میبود کل عالم در پناهش
شیعیان شد کنج زندان قتلگاهش
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
زین غم وزین مصیبت شیعه فریاد
جسم پاکش سه روز بر جسر بغداد
شیعیان تشییع اودر کاظمین شد
پاره پاره جسم جد او حسین شد
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
بوده تابوت او بر دوش یاران
پیکر پاک اوشدلاله باران
در کنار جسم پاک و اطهراو
تازیانه کس نزد بر دختراو
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
- چهارشنبه
- 21
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 14:33
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه