عزای هفتمین مولا رسیده
همان کاو خیری از دنیا ندیده
رضا گشته ز داغش قد خمیده
ز ماتم شد قیامت رضا سرت سلامت(۲)
به پا در هر کجا بزم عزا شد
ازاین غم کاظمین ماتمسرا شد
عزادار پدر مولا رضا شد
زماتم شد قیامت رضاسرت سلامت
امام هفتمین خورشید تابان
شهید راه دین شد کنج زندان
رضا از داغ او گردیده گریان
زماتم شد قیامت رضا سرت سلامت
همان کاو بود لطفش بیکرانه
ستم گردیده براو ظالمانه
بزد سندی به جسمش تازیانه
زماتم شد قیامت رضا سرت سلامت
شده در گوشه ی زندان مکانش
دگر رفته زتن تاب و توانش
شرر زد زهر کین بر جسم و جانش
زماتم شد قیامت رضا سرت سلامت
همان کاو بر همه عالم امان داد
بدین حق بقای جاودان داد
به کنج محبس هارون ،جان داد
زماتم شدقیامت رضا سرت سلامت
ستمهای عدو از حد فزون شد
شهید کینه از زندان برون شد
دل اهل ولا زین داغ خون شد
زماتم شد قیامت رضا سرت سلامت
شهید کینه شد از ظلم و بیداد
بزن از داغ اوای شیعه فریاد
تن پاکش بروی جسر بغداد
ز ماتم شد قیامت رضا سرت سلامت
همه عالم ز داغ او پریشان
بود جسمش بروی دوش یاران
ولیکن جداوشد تیرباران
ز ماتم شد قیامت رضا سرت سلامت
شده تشییع جنازه پیکر او
اسیری کس نبرده خواهر او
نخورده تازیانه دختر او
ز ماتم شد قیامت رضا سرت سلامت
- چهارشنبه
- 21
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 14:34
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه