شرمنده ایم خار دل آزارتان شدیم
با اینکهجز تو یارِ عزیزی نداشتیم
ما؛میلِخویشرابهتو ترجیحداده ایم
از بس بنا به نَفس سِتیزی نداشتیم
کاریبهقصد جلب رضایت نکردهایم
عزمی بر آنکه اَشک نَریزی نداشتیم
ما آن جماعتیم که در وقت نوکری
جز دردِسر برای تو چیزی نداشتیم
بااین همه دعات به فریاد ما رسید
آنجا که هیچ راه گُریزی نداشتیم
از اِستغاثهی به تو حرفی نمیزدیم
امروز؛اگرکه ترسِمریضی نداشتیم
اینچندقطرهاشکِحسینی اگر نبود
پیش تو قَدر ؛قَدرِ پَشیزی نداشتیم
- شنبه
- 24
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 22:52
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد قاسمی
ارسال دیدگاه