یا پیمبر این دل من خون شده
ظلم و کین دشمنان افزون شده
وقت رفتن از مدینه کن نظر
خواهر مظلومه ام محزون شده
میروم همراز خواهر میشوم
در غریبی بی برادر میشوم
درره دین پاره پیکر میشوم
برزمین افتاده بی سرمی شوم
من حسینم نجل ختم المرسلین
پر بها در امیرالمومنین
از مدینه میروم تا کربلا
تا شوم صد پاره تن در راه دین
میروم مادر نگر احوال من
حق سرشته اینچنین اقبال من
پاره پاره تن شدن در موج خون
این بودای مادرم آمال من
جان فدای راه جانان می کنم
کربلا را باغ رضوان میکنم
عالمی را تاصف روز جزا
در کنار سفره مهمان میکنم
- دوشنبه
- 26
- اسفند
- 1398
- ساعت
- 19:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه