• دوشنبه 3 دی 03


شعر روز عاشورا (نه تنها خيمه گاهم ز آتش بيگانه مي‌سوزد)

2482
1

نه تنها خيمه گاهم ز آتش بيگانه مي‌سوزد
که بنياد وجودم، از غم جانانه مي‌سوزد
در خونين ز چشمانم، به دامن، چون نيفشانم؟
که پيش ديدگانم، کودکي در دانه مي‌سوزد
تو سوداي حسيني بين، که شد بيعانه اش اکبر
دل عشاق تا محشر، ازين بيعانه مي‌سوزد
لب خشک علي اصغر، شکوفا لاله کوثر
درين صحرا ز جور زاده مرجانه مي‌سوزد
هماي رحمت حق، ذوالجناحش بي سوار آمد
ز راه آتشين من، مگر اين لانه مي‌سوزد؟
من از داغ عزيزانم، چنین گریان وسوزانم
که باغستان زهرا را، گل و گلخانه مي‌سوزد
دل بشکسته ام، يا رب ندارد جز تو دلداري
تو صاحبخانه اي آخر، نظر کن، خانه مي‌سوزد
(حسان)، از داغ ثارالله، فروزان آتش غم شد
دل هر ذره چون خورشيد ازين گيرانه مي‌سوزد
نام شاعر:حبيب چايچيان

  • سه شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران