شوری امشب بر دلم افتاده است
آتشی بر حاصلم افتاده است
این شراره کرده قلبم منجلی
آتش عشق حسین بن علی
با دلم سوی مدینه پر زدم
با ولا بیت الشرف را در زدم
دیدم آنجا شور و غوغایی بپاست
غرق در شور و شعف مولای ماست
خانه ی مولا شده گلریز حور
خانه نه،دارالولا وادی طور
باز نخل دین حق داده ثمر
املیلا کودکی دارد به بر
در فضا پیچیده عطروبوی او
بوسه بردارد حسین از روی او
ام لیلارا بود نور دو عین
مست رخسارچوماهش شدحسین
عاشقان هنگام شیدایی شده
گلبن عصمت تماشایی شده
امشب از هر سو عنایت آمده
گوهر بحر ولایت آمده
این پسر از جمله ی خوبان سر است
نوگل لیلا علی اکبر است
این پسر از نسل حیدر آمده
اشبه الناس پیمبر آمده
عطر و بویش در جهان احساس شد
محو رویش زینب و عباس شد
هاشمیون را یکی ماه آمده
شیعیان را هادی راه آمده
خاکبوس درگهش شاه و گدا
بر جوانان حسینی مقتدا
روح ایثار و رشادت آمده
بر بشر نور سعادت آمده
اوگلی با رنگ و بوی خاتم است
این پسر مشکل گشای عالم است
این گل بستان سرای مصطفاست
گلبن زهرا و نجل مرتضاست
هاشمی ماه جمال او بود
عالمی محو کمال او بود
حامی دین خداوند ودود
بر گل روی علی اکبر درود
این دل تنگ من امشب در نواست
گه مدینه گاه در کرب و بلاست
جنت ورضوان شیعه کوی توست
دستهای خالی من سوی توست
تو گلی من یاعلی خارتوام
از طفولیت گرفتار توام
از کرم ریزه خور خوانت شدم
غوطه ور در بحر احسانت شدم
ایکه هستی نوربخش عالمین
کن نگاهی بر دلم جان حسین
ایکه هستی در جهان چون آفتاب
بر دلم نور ولایت را بتاب
نوکر درگاه تو هستم (رضا)
با نگاه تو شدم اهل ولا
- جمعه
- 22
- فروردین
- 1399
- ساعت
- 15:9
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه