دلتنگی ام را مثلِ باران می نویسم
این نامه را از بهر سلطان می نویسم
ای حجّت هشتم ..امامِ بینوایان
این شعر رادر بین زندان می نویسم
غفلت رفیقم شد تو را از دست دادم
این بیت ها را از تهِ جان می نویسم
همسایه ام بودی مراعاتت نڪردم
حرفِ دلم را باز پنهان می نویسم
یا ضامن آهو..ضمانت می نمایی؟
من آمدم خیلی پریشان می نویسم
صحن و سرایت بسته شد مبهوت ماندم
سر درگمت هستم که حیران می نویسم
از ترسِ بیماری ..مطب تعطیل کردند
بی نسخه ام چون دردمندان می نویسم
کو پنجره فولاد تو ای حضرت عشق
این درد را با چشمِ گریان می نویسم
الحق که ناشکری مرا محروم کرده
دلتنگی ام را مثل باران می نویسم
- سه شنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 10:38
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه