یک جرعه غزل ناب
در مدح مولانا امام مجتبی(ع)
در کرمخانهی تو نور خدا میبینم
یا دراینسفرهیپرفیض صفامیبینم
سائلسفرهیپرفیضتوعالم شدهاست
من ز دست کرمت جود و عطا میبینم
کرمت شامل عالم شده ای روح کرم
چون ز رفتار کریمانه وفا میبینم
ای کریم بن کریم عبد خطا کار توام
من ز تو بخشش هرگونه خطا میبینم
توزعرشآمدهای عرش تراخاکرهست
ز سر کوی تو من عرش خدا میبینم
صلح توجنگخموشاستبهتیغغربت
من ز تیغ جملت کرببلا میبینم
حرمت سینهی عشاق جگرسوز شده
که ز سوز جگرت روح دعا میبینم
(هردماز رویتونقشی زندم راهخیال)
من در این درد جگرسوز دوا میبینم
- چهارشنبه
- 17
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 23:44
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه