• دوشنبه 3 دی 03


شعر قصیده در مدح و ولادت کریم آل طه امام حسن مجتبی (علیه السلام) -(به شُکر آنکه تو هستی مرا امام، حسن)

1338
2

به شُکر آنکه تو هستی مرا امام، حسن
نشستـه ام بنویسـم کـه ٱلسَّـلام، حسن

چگونه واژه بـه اوصافت اختیار کنم
کمـالِ حُسـنِ تو آقـا کجا..؟ کلام، حسن

کجـا به درکِ مقـام تو پی بَـرَند اوهـام؟! 
به مدح تو چه بگویم در این مقام، حسن

مرا به نامِ "گدای حسن" صـدا کـردند
به انتساب شمـا دیـدم احتــرام، حسن 

به جای جور و جفایی که دیدی از یاران
بخـوان تـو ایـل و تبـارِ مـرا غلام، حسن

اَلا کـه عـزّت هــر مـؤمـنِ خــداجویی، 
زبان به مدحِ تو وا می کنم مُدام، حسن

بـه نـامِ نامی تـو إلتجــا کنـم هـــر روز
تویی تو حُسنِ هر آغاز و هر خِتام، حسن

به لطفِ مَقدم تو ماهِ حقّ، فضیلت یافت
که جلوه ی دگـری داده بـر صیام، حسن

تویی که خنده به لب های مادر آوردی
تویی نبی صفـت و احمــدِ تمـام، حسن

تو سفـره دار علـی در مدینـه بـودیّ و
گـدا گـرفته ز دستانِ تـو طعـام، حسن

سکوت و صبـر تو رونق به دینِ حقّ داده
وَ داشت صلحِ تو صدها هزار پیام، حسن

امــامِ کـرب و بـلا اقتــدا بـه تـو دارد
به یُمنِ صلح تو کـرده حسین قیام، حسن

کسی که جنگِ جمل، کفر را ز پا انداخت
وَ روز خصـمِ علـی را نمـوده شـام، حسن

تمـامِ لشگـرِ کوفـه بـه یادت افتـادند
به روز واقعه قاسم چو کرد قیام، حسن

فتـاده لـرزه بـر انـدام أَزْرَق و آلـش
چو بُرده نامِ تو و داده تا پیام، حسن

ز جـور همسـرِ ملعـونه، ای ولـیّ خـدا
تو را نشد که شود زندگی به کام، حسن

میانِ کوچه ی غم، بس که روضه جانسوز است
نیـافتْ زخمِ غمت یکـدم التیـام، حسن

غُبارِ قبر تو داروی دردِ مسکین است
که مانده در هوس عطر آنْ، مشام، حسن


18 اردیبهشت_99
13 رمضان_1441

  • شنبه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران