از دوری تو این دلم ،خیلی گرفته آقا
بنگر به حال نوکرت ،غرق گناه حالا
این نفس عماره منو ،به خاک غم نشونده
بال دعاها مو گنا،هه بی حدَم سوزونده
........
بشنو تو آهم
من رو سیاهم
بیا بزرگی کن بازم بده تو راهم
غرق گناهم
من بی پناهم
تو رو به جون مادرت بکن نگاهم
.....
آقای مهربون من قربون چشمای ترت
میخوام بشم یکی از اون سیصد و سیزده نفرت
اباصالح ،ادرکنی
•┈┈••✾❀???❀✾••┈┈•
دلم برای دیدنه،روی ِ تو بیقراره
مثل غروب جمعه پُر،حسرت و انتظاره
بیا که قرص روی تو،ماه شبای تاره
نذار غریبه ها بگن،شیعه صاحب نداره
......
طعنه شنیدیم
ازغم خمیدیم
هرچی پِیِ ات گشتیم نشونه ای ندیدیم
بسه جدایی
پس کی میایی
پس کی میشه صبح ظهور،وقت رهایی
.....
پس کی میای اُمیدما،خسته شدیم ازین قفس
سخته بدون تو بودن،بیا کم آوردیم نفس
أباصالح ادرکنی
???۴⃣۷⃣???
•┈┈••✾❀???❀✾••┈┈•
سیدناصراسماعیل نسب
#گروه_الزهرا(شعرای_سادات)??
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سید_مرتضی_پیرانیان
- چهارشنبه
- 18
- تیر
- 1399
- ساعت
- 10:9
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
سید ناصر اسماعیل نسب
رضا رضایی