پا تا به سر سوخت
در شعله های زهر تنها نه جگر سوخت
می سوخت ای وای
با یاد مادر قلب مجروحش اگر سوخت
تا روز آخر
وقت مرور خاطرات پشت در سوخت
هرچند می سوخت
با دیدن « قنفذ ، مغیره »بیشتر سوخت
شرح غمش را
هر کس شنید آشفته و آسیمه سر سوخت
ای وای ، زینب
بر حال او با اشک و آه شعله ور سوخت
بانوی غم ها
در قصه ی دو طشت در ماه صفر سوخت
از او بپرسید
کز طشت پر خون بیشتر یا طشت زر سوخت
- پنج شنبه
- 2
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 1:43
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
کمیل کاشانی
ارسال دیدگاه