لبریز عشق و باورم در مشهد تو
ازخانه ام راحت ترم در مشهد تو
مثل کبوترهای جلد آسمانت
قدری به دنبال پرم در مشهد تو
خسته ، شکسته ، آمدم پابوسی تو
اما به لطفت بهترم در مشهد تو
گرچه امام مهربانی تو، اگرچه
من مایه ی دردسرم در مشهد تو
می خواستم که آبرویم نریزی
حاضر شدم با مادرم در مشهد تو
بیرون مکن، کاری به کار تو ندارم
خدمتگزارم ، نوکرم ، در مشهد تو
از اولین روز زیارت ، یاد اشک و
سختی روز آخرم در مشهد تو
در صحن عشقت همنوای اشکهاییم
در مشهدیم اما به فکر کرببلاییم
- جمعه
- 3
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 16:20
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
ناصر دودانگه
ارسال دیدگاه