• یکشنبه 4 آذر 03

 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت مسلم (ع) -( جانم رسیده برلب)

2296
2


جانم رسیده برلب من کوچه‌گردم امشب
از من گذشت حسین‌جان هستم بیاد زینب
ماه فاطمه من غرق افسوس توام
ماه فاطمه منم کـه پابـوس توام
ماه فاطمه بـه فکـر نامـوس توام
ای حسین من حسین من حسین من

مهمان شده گرفتارباشد سرم به دیوار
با دست بسته امشبمن می‌روم به بازار
بین کوچه‌هـا دارن کوچـه وامی‌کنن
هی می‌خندن و من و تماشا می‌کنن
خنده‌ها بر این عاشق رسـوا می‌کنن
ای حسین من حسین من حسین من

چها که من کشیدمزخم زبان شنیدم
به جان اصغرت منتیر سه‌شعبه دیدم
فکـر حرملـه سپیــدی گلــو بود
فکـر حرملـه گلـوی مثـل مو بود
تیـر حرملـه بـه مثـل قـد او بود
ای حسین من حسین من حسین من

من غرق دود و آهمخون ریزد از نگاهم
رفتـم ز یـاد و امـا بیـــاد قتلگاهـــم
تو اگه بیـای همه به پیشت می‌مونن
پیش مـادرت خیمـه‌هاتو می‌سوزونن
پیش خواهرت تو رو برت می‌گردونن
ای حسین من حسین من حسین من

  • پنج شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 0:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران