شکر خدا که غرق به دریایِ نعمتم
در بارگاهِ توست پُر از عرضِ حاجتم
از برکتِ نگاهِ شما، با ولایتــم
داده ست فاطمه گویا لیاقتم
«باز آمدم که ذاکرِ این آستان شوم»
«محوِ کمال و عاشقِ این آسمان شوم»
ای دهمین سلاله ی زهرا،امامِ عشق
پیوسته می رسد به گمانم سلامِ عشق
ما را نوشته اند در این در غلامِ عشق
حرف و حدیث توست تماماٌ کلامِ عشق
«یا هادی الامور،تَفَضّل..که خسته ام»
«تنها به انتظارِ نگاهت نشسته ام»
یک شمّه ای ست از نغماتِ تو «جامعه»
یک گوشه ای ست از اثراتِ تو «جامعه»
ماندم دعاست یا که صفاتِ تو « جامعه»
قطعاً که هست فُلکِ نجاتِ تو «جامعه»
«با این زیارت ست که دل با خدا شده»
«بود ونبود ..عاشقِ لفظِ شما شده»
ای دهمین امام که جانِ دوباره ای
در آسمانِ عشق،چنان ماهِ پاره ای
با یک نگاهِ توست گرفتم شراره ای
من نوکرم اگر، بنما یک اشاره ای
«عینِ مسیح ،هادیِ راهم تو می شوی؟»
«مانند جدِّ خویش پناهم تو می شوی؟»
ای دهمین امام حیاتم نمی دهی؟
از منجلاب ِ خویش نجاتم نمی دهی؟
در کامِ تلخ، شاخه نباتم نمی دهی؟
آقا بگو بگو که براتم نمی دهی؟
«شکر خدا گدایِ توام ایّهاالعزیز»
« دلتنگِ سامرایِ توام ایّهاالعزیز»
- دوشنبه
- 13
- مرداد
- 1399
- ساعت
- 12:38
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه